آفتاب سوختگی
دخترم امروز یه کار بدی کردم، شما رو گذاشتم که آفتاب بگیری دقیقا بعد 6 دقیقه که اومدم پیشت، دیدم پاهات و شکمت که تو آفتاب بوده از آفتاب سوخته، فکر نمی کردم به این زودی آفتاب روت اثر بذاره، حواسم نبود پوست شما مثل برگ گل نازک خانوم کوچولو
بلافاصله پماد سوختگی مینو زدم به پاهات و شکمت ( از این پماد خیلی راضی ام) ، الان هم شما تو یه خواب نازی و من اومدم برای ثبت خاطرات شما
مامانی هزار بار معذرت از سهل انگاریم، مطمئنم دیگه تکرار نمی شه
یکشنبه
بیست و هفتم مرداد 92
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی